نوحه نوبت جنگ به سالار شهیدان آمد (واحد قدیمی بوشهری) 71

نوشته شده توسط:Admin | ۱ دیدگاه

مداح : حسین فخری

مناسبت : ماه محرم

هاست دانلود : ترین بیت

فرمت : mp3

منبع : سایت دانلود نوحه های حسین فخری

لینک دانلود :

Download

متن نوحه

نوبت جنگ به سالار شهیدان آمد
بر در خیمه شهنشاه غریبان آمد
گفت کای خواهر غمدیدة زارم زینب
صبرم از حد بگذشت و به لبم جان آمد
گیسوی اکبرم از خون سرش بسته حنا
بعد اکبر نتوان زیست در این دار فنا
کی چنین بوده خلیل الله در کوه منا
که علی اکبر من با لب عطشان آمد
نوگل باغ حسن قاسم نو دامادم
نور چشمان بتول ابن اخ ناشادم
خواهرا کی رود این واقعه من از یادم
قاسم از حجله گه عیش به میدان آمد
خواهرا قامت عباس و علمداری او
پاسبانی حرم کردن و این یاری او
صولت حیدر کرار و وفاداری او
در صف جنگ که سقای یتیمان آمد
پسر سعد نه رحمی به علی اصغر کرد
نه هم از قاسم و عباس و علی اکبر کرد
آن چه باید نکند کرد و دیگر خواهد کرد
طمع گندم ری مست و شتابان آمد
خواهرا اهل حرم با تو سپردم رفتم
جملة ی جور و ستم با تو سپردم رفتم
شرح آیندة ی عابد به تو گفتم رفتم
این هم از روز ازل وحی ز یزدان آمد
شه دین روبروی لشکر کفار رسید
چون رجز خوان به بر قوم ستمکار رسید
گفت:ای قوم کنون نوبت پیکار رسید
نوشم این جام شهادت که ز جانان آمد
من که فرزند رسول ثقلینم ای قوم
نور چشم «اسداله» و حسینم ای قوم
حضرت فاطمه را قره عینم ای قوم
شأن ما از بر حق آیت قرآن آمد
مادر من بود ار بنت رسول دو سرا
حسنین نیست مگر نور دو چشم زهرا؟
آخر ای قوم کشیدم ز چه در این صحرا
حکم قتلم ز بر زادة صفیان آمد
جمله یاران و عزیزان من ای قوم پلید
تشنه کشتید چرا، از چه؟ هم از ظلم یزید
من خطابم به تو هست ای پسر سعد عنید
از چه واجب به تو قتل من و یاران آمد؟
فاش گویم به شما، قوم لعین کافر
من نخواهم دیگر این زندگی آخر لشکر
بعد عباس علمدار و علی اکبر
قطع امید من و عمر به پایان آمد
می کشیدم بکشیدم بدهیدم آبی
یکه ماندم من و نبود دیگرم اصحابی
جگرم سوخت ز اطفال و از این بی آبی
عطش تشنه لبان عرش به لرزان آمد
این بگفت و ز کمر تیغ شرر بار کشید
ذوالفقار دو سر حیدر کرار کشید
نعره از سوز جگر آن شه ابرار کشید
کز نهیبش همه خصم گریزان آمد
گشت لبریز در آن دم قدح صبر امام
قصد آن کرد که سازد سپه خصم تمام
دست بر قبضة شمشیر و رها کرد لجام
ذوالجناح شه لب تشنه به جولان آمد
حمله بر قوم دغا کرد حسین ابن علی
خوب بر وعده وفا کرد حسین بن غلی
هر زمان رو به سما کرد و به آواز جلی
گفت یارب گه جنگ من و عدوان آمد
خویش را زد به صف لشکر بیحد و شمار
مضمحل ساخت سپه را شه لب تشنة زار
گفت افسوس که هم تشنه ام و هم بی یار
کمرم خم ز غم قتل جوانان آمد
پسر سعد چو آن رزم و شجاعت را دید
گشت مأیوس و در آن معرکه بر خود لرزید
چاره را منحصر از دور بجز تیر ندید
تیر ها بر هدف از دور چو باران آمد
گشت مجروح تن شه ز جراحات زیاد
دست از جنگ کشید آن دم و بر دست نهاد
اکبر و قاسم و عباس بیاورد به یاد
باز لشکر به برش گرد و فراوان آمد

----------------------------------------------------

کاملترین سایت دانلود نوحه و مداحی های اجرا شده توسط حسین فخری

  • What do you do when your Achilles tendon hurts?

    What do you do when your Achilles tendon hurts?

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۳ - ۰۶:۲۴:۵۹

    Paragraph writing is also a fun, if you be acquainted with then you can write
    or else it is difficult to write.


ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!