نوحه ای عرشیان خاک عزا بر سر بریزید - محرم 93

نوشته شده توسط:Admin | ۳ دیدگاه

مداح : حسین فخری

مناسبت : ماه محرم

هاست دانلود : ترین بیت

فرمت : mp3

منبع : سایت دانلود نوحه های حسین فخری

لینک دانلود :

Download

متن نوحه

ای عرشیان خاکِ عزا بر سر بریزید
ای ساکنان آسمان ها پر بریزید
ای کاش اهلت را فرو می بردی ای خاک
خون گریه می کردی و خون می خوردی ای خاک
روز بزرگ محشر کبر است امروز
یا روز عالم سوز عاشوراست امروز
جنگ میان حق و باطل گشته آغاز
قومی به چاه نیستی، قومی به پرواز
این جنگ تا صبح قیامت پایدار است
بر خلق عالم حق و باطل آشکار است
این نکته در فریاد خون هر شهیدی است
ای اهل عالم کی حسینی، کی یزیدی است؟
گردون بدان وسعت ز گردش مانده امروز
خورشید خون از چشم خود افشانده امروز
امروز جسم میهمان نیزه داران
هم سنگ باران می شود هم تیرباران
امروز دل از شعله مالامال گردد
قرآن به زیر دست و پا پامال گردد
امروز حق آل پیغمبر ادا شد
رأس حسین او به ده ضربت جدا شد
انگار می بینم که در آغوش گودال
صیاد خوشحال است و صیدش رفته از حال
انگار می بینم قمر در خون نشسته
گودال پر گردیده از نیزه شکسته
انگار می بینم که ماه انجمن ها
افتاده در دریای خون تنهای تنها
انگار می بینم به پیش چشم بلبل
نیش هزاران خار را در قلب یک گل
انگار می بینم همه عالم سیاه است
انگار می بینم خدا در قتلگاه است
انگار می بینم که یک گردون ستاره
می تابد از اندام جسمی پاره پاره
انگار می بینم زمین دریای خون شد
خورشید بر کف قاتل از مقتل برون شد
انگار می بینم جراحات تنش را
زهرا تماشا می کند جان دادنش را
انگار می بینم چو مرغ بی پر و بال
یک اسب بی صاحب برون آید ز گودال
انگار می بینم که زمینش واژگون است
انگار می بینم که یالش غرق خون است
انگار می بینم سری بالای نیزه است
انگار می بینم که زهرا پای نیزه است
انگار می بینم که طفلی داغدیده
از ترس زیر بوته ی خار آرمیده
انگار می بینم برای گوشواره
چون قلب زهرا گوش ها گردیده پاره
انگار می بینم حرم آتش گرفته
دامان طفلی محترم آتش گرفته
انگار می بینم فضا لبریز دود است
پنهان به زیر خارها یاس کبود است
انگار می بینم که زیر تازیانه
بر دسته گل های خدا مانده نشانه
انگار می بینم که در اطراف گودال
از ضرب کعب نی زمین خوردند اطفال
انگار می بینم که پشت خیمه مادر
انداخته خود را به روی قبر اصغر
انگار می بینم که با افغان و ناله
در قلب صحرا گم شده طفلی سه ساله
انگار می بینم که همچون شاخه ی یاس
افتاده زیر پا چو قرآن، دست عباس
انگار می بینم تنی در ون نشسته
اعضاش پاره استخوان هایش شکسته
انگار می بینم ز پیغمبر بریدند
هجده جوان هاشمی را سربریدند
انگار می بینم به خون خفتند یاران
کردند دشت کربلا را لاله باران
انگار می بینم غل و زنجیر کین را
بر ناقه زخم پای زین العابدین را
انگار می بینم در آن صحرا یکی نیست
پرسد گناه این زنان و دختران چیست
در چنگ شاهین مانده مرغی بی پر و بال
نامردها! کشتید زینب را به گودال
ای از سقیفه کرده بیرون دست کینه
ای از مدینه بغض زهرایت به سینه
سیلی بزن بر صورت طفل سه ساله
آخر مگر ناو از فدک دارد قباله
پیوسته میثم» شعله ات از دل برآید
تا منتقم از پرده ی غیبت در آید

----------------------------------------------------

کاملترین سایت دانلود نوحه و مداحی های اجرا شده توسط حسین فخری

  • Foot Pain

    Foot Pain

    • ۱۳۹۶/۰۵/۰۸ - ۰۱:۰۳:۴۸

    If some one wants expert view on the topic of blogging and site-building afterward i advise him/her to pay a
    quick visit this blog, Keep up the pleasant work.

  • How much can you grow from stretching?

    How much can you grow from stretching?

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۳ - ۰۵:۱۱:۴۰

    Just want to say your article is as astonishing. The clarity in your post
    is simply nice and i can assume you are an expert on this subject.
    Well with your permission allow me to grab your feed to keep up to date with forthcoming post.
    Thanks a million and please continue the enjoyable work.


ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!